عشق اساطیری

خیلی وقته چیزی ننوشتم نه اینکه حرفی نبوده یا اتفاقی نیفتاده نه اتفاقا خیلی پر از فراز و نشیب بودم ولی دست و دلم به نوشتن نمیرفت به هر حال، الان اومدم یه خلاصه ای از روزهای گذشته بنویسم اول از همه اینکه باید بگم یک هفته ای با جناب عشق تو قهرطوری گذروندیم و خب راستش قبل این قهر فکر کرده بودم که دیگه باید نقطه پایان خط این رابطرو بذاریمو فکر میکردم نبودش دیگه اذیتم نمیکنه ولی خب اون یک هفته نبودش انقدر اذیتم کرد که فهمیدم هنوزم سخته برام نبودنش و این شد که بعد یک هفته آشتی کردیم و از اون روز به بعد رابطمون کمتر شده ولی خب خیلی چیزا بینمون بهتر شده مثلا اینکه دیگه متوجه حساسیتام هستو خیلی وقتا داره سعی میکنه که رعایتشون کنه و اینکه جنس رابطمون خیلی قشنگتر شده با اینکه کم هستیم ولی به قول خودش با کیفیتیم خلاصه که هر قهری بد نیست گاهی مثل یک تلنگر به دیواره دلت میخوره و بهت میفهمونه که اینی که براش شمشیرو از رو بستی عشق زندگیته ادمیه که تمام دنیارو رد کردی به خاطر داشتنش این همون ادمیه که این همه سال تمام ارزوی زندگیت بود پس جای اینکه مثل هزاران ادمه قبل از جناب عشق ساده بذاریش کنار همه تلاشتو بکن تا ازش همون کسیو بسازی که برازندته البته زیاد اعتقادی به عوض کردن ادما ندارم ولی خب گاهی باید به طرف مقابل حساسیتای اخلاقی خودتو گوششزد کنی تا رعایتشون کنه حفظ حریم نه تنها بد نیست بلکه لازمه استدام هر رابطه ایه و من دیگه نمیخوام مفت ببازم این عشقو دیگه نمیخوام مابقی عمرمم در حسرت به دست اوردنش سر کنماتفاق دوم این بود که مصاحبه کاری داشتم نمیدونم خوب پیش رفتم یا نه از نظر خودم که چندان بد نبودم ولی باید دید نظر اون هیئت مصاحبه کننده چی بوده، اگه پذیرفته بشم واقعا اتفاق خیلی مهم و زیب عشق اساطیری...ادامه مطلب

اوم راستش بعد حدود 4 ماه قراره همدیگرو ببینیم تا چند دقیقه پیش چنان استرسی داشتم که تمام تنم یخ زده بود و میلرزید ولی حالا همچین حرارت گرفتم که انگار تب 37 درجه دارم خلاصه که با همه فراز و نشیب های این مدت وقتی چشمم بهش میخوره میفهمم که ازش راه گریزی ندارم ، من و نمیشه بدون این ادم تصور کرد هرچند خوب هرچند بد باید اقرار کنم که جفت روح منه❤

عشق اساطیری...

زیباترین سمفونی دنیا تپش قلب هامون کنار هم در نزدیکترین فاصلست♡ عشق اساطیری...